حافظ گل‌گاوزبان می‌خورده؟ یادی از حسین مشمول‌مقدم بازیگر فقید تئاتر | «عموحسین» چراغ روشن تئاتر بود زمان مراسم تشییع و خاکسپاری محمد کاسبی برگزاری نمایشگاه صفحه‌آرایی برای اولین‌بار در مشهد | «فرگراف» روایتی از گرافیک در صفحه و کتاب صدای خنده در آتش | نگاهی به نمایش «تاکسیدرمی» در تماشاخانه استاد نوری مشهد وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: محمد کاسبی برای تربیت نسل‌های جوان و پاسداری از ارزش‌های فرهنگی این سرزمین کوشید احمد قربان‌زاده درگذشت + علت فوت ویدئو| نقش‌آفرینی‌های ماندگار زنده‌یاد محمد کاسبی در سینما و تلویزیون جلوه‌هایی از رنگ، حس و زندگی | نگاهی به نمایشگاه گروهی نقاشی «سرا» در نگارخانه رضوان مشهد صحبت‌های بهروز شعیبی درباره جشنواره فیلم کوتاه تهران «کارناوال» به یک‌چهارم نهایی رسید | اسامی صعودکنندگان محمد کاسبی ۴۳ سال قبل در فیلم «توبه نصوح» + عکس «اُرُسی» در بخش مسابقه جشنواره هوف آلمان صفحه نخست روزنامه‌های کشور - یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ محمد کاسبی، بازیگر مطرح سینما و تلویزیون، درگذشت + علت فوت وقتی «کراسناهورکای» برنده نوبل ادبیات، دست هیچ خواننده‌ای را خالی نمی‌گذارد محمد اصفهانی در تدارک انتشار تازه‌ترین آلبومش با نام «زیر بارون» «حضرت یعقوب» سریال یوسف پیامبر در ۷۳ سالگی + عکس حافظ‌خوانی شمس لنگرودی + صوت حافظ، احیاکننده حافظه تاریخی هویت ایرانی است
سرخط خبرها

صدای خنده در آتش | نگاهی به نمایش «تاکسیدرمی» در تماشاخانه استاد نوری مشهد

  • کد خبر: ۳۶۵۰۱۲
  • ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۴:۳۵
صدای خنده در آتش | نگاهی به نمایش «تاکسیدرمی» در تماشاخانه استاد نوری مشهد
نمایش «تاکسیدرمی» با تلفیق کمدی و تراژدی، تصویری استعاری از جنگ و انسان به‌دست می‌دهد؛ جایی که حیوان و انسان در آینه‌ی یکدیگر گم می‌شوند و خنده به ابزاری برای پنهان‌کردن زخم بدل می‌شود.

به گزارش شهرآرانیوز، تاکسیدرمی، شاید برای اولین بار که این کلمه به گوش مخاطب می‌رسد، یاد چیزی مرده بیفتد. موجودی که در ظاهر هنوز ایستاده، اما در درونش سکوتی از مرگ جریان دارد و شاید همین تصویرِ زنده‌ی مردگی، بهترین توصیف برای نمایشی باشد که تماشایش کردیم؛ نمایشی که نامش تاکسیدرمی بود، اما در لایه‌های عمیقش، از زندگی حرف می‌زد. از خنده و از جنگ، از انسان و حیوان، از مرز باریکی که میان تراژدی و کمدی کشیده شده است.

تاکسیدرمی مارا به دل جنگی می‌برد که شاید همه چیزش مضحک به نظر می‌رسد، اما هیچ چیز برای خنده نیست. سربازانی که با شوخی‌هایشان زخم را پنهان می‌کنند، حیواناتی که در میانه‌ی آتش و خون از ترس به هم پناه می‌برند، و انسان‌هایی که در چهره‌ی دشمن، تصویری از خود می‌بینند. نمایش مخاطب را میان دو احساس متضاد رها می‌کند، جایی که خنده بر لب می‌نشیند، اما در درون مخاطب با احساس دگرگونی مواجه می‌شود. در هر صحنه، جنگ به شکلی دیگر رخ می‌دهد. گاهی با فریاد گلوله، گاهی با سکوتی که از میان صدای خنده عبور می‌کند. شخصیت‌ها، چه انسان باشند و چه حیوان، درگیر سرنوشتی مشترک‌اند: از دست دادن. رفیق، خانه، خاطره، و شاید مهم‌تر از همه، خودِ واقعی‌شان را.

نمایش، هوشمندانه از کمدی استفاده می‌کند تا تلخی فاجعه را عریان‌تر کند؛ تا بفهمیم حتی در موقعیتی که قرار است بخندیم، مرگ در گوشه‌ای از صحنه نشسته است و ما را تماشا می‌کند. تاکسیدرمی نمی‌خواهد از قهرمان بگوید، از پیروزی یا شکست هم نه؛ از انسان می‌گوید، از حیوانی که درون انسان زنده است و از انسانی که درون حیوان می‌میرد. هر دو طرف جنگ در نمایش، آینه‌ی یکدیگرند. یکی فریاد می‌زند، دیگری می‌خندد؛ اما هر دو در پایان، بی‌صدا به زمین می‌افتند. نمایش، با ظرافتی شاعرانه، به ما یادآوری می‌کند که جنگ فقط مرز‌ها را نمی‌سوزاند، بلکه خنده‌ها را هم می‌سوزاند، عشق را، دوستی را، و حتی توان گریه کردن را. در پایان، وقتی پرده فرو می‌افتد، تماشاگر با پرسشی عمیق‌تر از هر شعار سیاسی یا تاریخی تنها می‌ماند: آیا می‌شود در میانه‌ی ویرانی، هنوز به انسان بودن فکر کرد؟ تاکسیدرمی نمایشی بود که ما را به یاد آورد در هر جنگ، هر دو طرف می‌بازند. چه انسان باشند، چه حیوان. تنها آنچه باقی می‌ماند، پوسته‌ای خشک‌شده از خنده و اشک است.

نمایش تاکسیدرمی، به کارگردانی ایمان رمضانی در تماشاخانه استاد نوری روی صحنه است که در ادامه گفت‌وگوی ما با عوامل این نمایش را می‌خوانید.

تاکسیدرمی زیر لایه‌ای دارد که مهم‌تر از ظاهر قصه است

ایمان رمضانی، درباره‌ی روند شکل‌گیری این اثر توضیح می‌دهد: آخرین کاری که کارگردانی کرده بودم به سال ۱۴۰۰ برمی‌گردد. بعد از آن، هیچ نمایشنامه‌ای پیدا نکردم که واقعاً من را تحت‌تأثیر قرار دهد تا بخواهم پروژه‌ی جدیدی آغاز کنم. اما در جشنواره تئاتر کمدی خندستان اصفهان، پس از اختتامیه، به سراغ کار‌هایی رفتم که جایزه نویسندگی گرفته بودند. یکی از آن آثار، نمایشنامه تاکسیدرمی بود. وقتی متن را خواندم، از همان لحظه تصمیم گرفتم که به هر قیمتی باید آن را روی صحنه ببرم.

او درباره جنس کمدی در این نمایش تاکید می‌کند: تاکسیدرمی اثری کمدی است، اما من همیشه بین کمدی و طنز تفاوت قائل‌ام. طنز معمولاً نگاهی کنایه‌آمیز دارد، در حالی که کمدی بیشتر به موقعیت و رفتار انسانی متکی است. در این کار، تلاش کردیم شوخی‌ها در مرز ظرافت باقی بمانند. چون مردم ما خودشان به‌شدت طنازند و با محتوای سطحی نمی‌خندند؛ بنابراین خلق لحظات کمدی مؤثر، برای من چالش‌برانگیز، اما جذاب بود. خوشبختانه تیمی طناز و صمیمی داشتم و همین باعث شد بتوانیم لحظه‌های زنده و واقعی بسازیم.

کارگردان نمایش تاکسیدرمی درباره‌ی فرآیند کارگردانی خاطر نشان می‌‎کند: در طراحی کارگردانی تصمیم گرفتیم همه‌ی نقش‌ها را با چهار بازیگر ایفا کنیم. این کار از یک سو محدودیت بود، اما از سوی دیگر، به ما امکان داد تا خلاقیت بیشتری به خرج دهیم. تفکیک نقش‌ها در آغاز سخت بود، اما به مرور به یکی از جذابیت‌های تمرین‌ها تبدیل شد. در کنار آن، طراحی صحنه و لباس هم چالش‌های خاص خودش را داشت، چون نمایش لایه‌هایی دارد که باید در میزانسن و تصویر دیده شوند.

رمضانی ادامه می‌دهد: به نظرم تاکسیدرمی حرف‌هایی دارد که در زیرلایه متن پنهان است و حتی مهم‌تر از آن چیزی است که در ظاهر روایت می‌شود. من در کارگردانی تأکید زیادی روی همین بخش داشتم و سعی کردم با استعاره‌ها و نشانه‌ها، این معنا را پررنگ‌تر کنم. نمایش درباره جنگ است؛ پدیده‌ای که هرچند جذاب نیست، اما همیشه در دلش تضاد‌ها و درام‌های انسانی زیادی نهفته است. در این اثر، سعی کرده‌ایم آن درد‌ها و تأثیرات جنگ را در قالبی فانتزی بیان کنیم تا تأثیرش عمیق‌تر از روایت‌های کلیشه‌ای باشد.

او درباره‌ی انتخاب بازیگران نیز گفت: با بیشتر بازیگران این نمایش پیش‌تر در کار جویندگان طلا همکاری داشتم. همین تجربه‌ی مشترک باعث شد زبان مشترکی میان ما شکل بگیرد و کار سریع‌تر و دقیق‌تر پیش برود. یکی از معیار‌های من برای انتخاب بازیگر در کمدی، داشتن حس طنازی است. علاوه بر مهارت‌های فنی مثل بیان و بدن، آن نمک درونی بازیگر بسیار مهم است و خوشبختانه گروه ما این ویژگی را به‌خوبی دارد.

صدای خنده در آتش | نگاهی به نمایش تاکسیدرمی در تماشاخانه استاد نوری مشهد

نقش‌ها در تاکسیدرمی برایم مرز تازه‌ای از بازیگری ساختند

حسام محدث، درباره‌ی تجربه‌اش از حضور در این اثر بیان می‌کند: اولین چیزی که در این نمایش من را جذب کرد، متن نمایشنامه بود. متنی با ایده‌ای نو و متفاوت درباره حیوانات و موجوداتی که از جنگ تأثیر گرفته‌اند. همین نگاه بومی و خلاقانه باعث شد که احساس کنم با اثری روبه‌رو هستم که کمتر نویسنده‌ای به سراغش رفته است.

او درباره چالش‌های بازی در تاکسیدرمی تصریح می‌کند: کاراکتر‌هایی که بازی می‌کنم برایم از نظر بازیگری تجربه‌ای تازه و متفاوت بودند. این نقش‌ها باعث شدند در مسیر کاری‌ام انگیزه‌ی جدیدی پیدا کنم و به خلق کاراکتر‌هایی فکر کنم که پیش‌تر حتی تصورشان را هم نداشتم. هر کدام از این نقش‌ها دنیای خاص خودشان را دارند و همین تفاوت‌ها مرا وادار کرد ایده‌های تازه‌ای را وارد روند بازی کنم.

این بازیگر درباره مرز ظریفی که در اجرای نقش‌های غیرانسانی وجود دارد، توضیح می‌دهد: در این نمایش باید میان دو قطب حرکت می‌کردیم؛ از یک سو انسانی‌بودن و از سوی دیگر ویژگی‌های موجودات غیرانسانی. اگر این مرز باریک را رعایت نمی‌کردیم، احتمال داشت بازی‌ها از جذابیت بیفتند یا تماشاگر نتواند با کاراکتر‌ها ارتباط بگیرد. بزرگ‌ترین چالش برای من این بود که هم لحن و بیان کاراکتر‌ها طبیعی باشد، هم حس غیرانسانی‌شان حفظ شود.

محدث با اشاره به همکاری‌اش با ایمان رمضانی ادامه می‌دهد: این نخستین تجربه کاری من با ایمان است، هرچند پیش‌تر رفاقت نزدیکی داشتیم. کار کردن با او برایم تجربه‌ای به‌شدت جذاب بود؛ کارگردانی خوش‌ذوق، خلاق و پر از ایده‌های تازه است. فضای تمرین‌ها و کار گروهی‌اش همیشه الهام‌بخش است.

او در پایان درباره‌ی هم‌بازی‌هایش نیز می‌گوید: آقای نورایی و آقای ترابی پارتنر‌های فوق‌العاده‌ای هستند. پیش‌تر هم تجربه‌ی کار کمدی با آنها داشتم و می‌دانم چقدر خلاق و دقیق‌اند. کار کردن با این دو نفر هم سخت است و هم لذت‌بخش؛ چون همیشه باعث می‌شوند کیفیت بازی بالا برود و صحنه زنده‌تر شود.

صدای خنده در آتش | نگاهی به نمایش تاکسیدرمی در تماشاخانه استاد نوری مشهد

بازی با سه لهجه‌ی متفاوت تجربه‌ای تازه برایم بود

آرمین ترابی، بازیگر نمایش تاکسیدرمی، درباره‌ی تجربه‌ی خود در این اثر اضافه می‌کند: در این نمایش چهار نقش متفاوت بازی می‌کنم که هر کدام ویژگی‌های خاص خودشان را دارند. یکی از چالش‌های اصلی من، تفاوت لهجه‌ی کاراکتر‌ها بود؛ چون در سه نقش از سه لهجه‌ی مختلف استفاده می‌کنم. این موضوع در ابتدا برایم سخت بود، اما در عین حال چالشی جذاب و تازه محسوب می‌شد که باعث شد با تمرکز بیشتری روی جزئیات بیان و لحن کار کنم.

او درباره‌ی انگیزه‌ی حضورش در این پروژه توضیح می‌دهد: اولین دلیلی که باعث شد وارد تاکسیدرمی شوم، متن نمایشنامه بود. متن بسیار جذابی داشت و به نظرم از نظر درام و ایده، متفاوت از بسیاری از کار‌های این سال‌هاست. از طرفی، من پیش‌تر با آقای رمضانی در دو نمایش دیگر همکاری کرده بودم و هر دو تجربه خیلی خوب پیش رفتند و همین باعث شد همکاری سوم‌مان را هم در تاکسیدرمی ادامه بدهیم. همکاری با آقای رمضانی همیشه برای من آموزنده و پرانرژی بوده است. او کارگردانی است که فضای تمرین را خلاقانه پیش می‌برد و به بازیگر اجازه می‌دهد ایده‌هایش را در نقش تزریق کند. در این نمایش هم تلاش کردیم با حفظ روح طنز و موقعیت‌های کمدی، در عین حال از لایه‌های درونی شخصیت‌ها غافل نشویم.

صدای خنده در آتش | نگاهی به نمایش تاکسیدرمی در تماشاخانه استاد نوری مشهد

رفاقت گروه و متن قوی، پایه‌ی موفقیت تاکسیدرمی بود

شاهین نورایی بازیگر نمایش تاکسیدرمی ادامه می‌دهد: در این نمایش چهار نقش متفاوت دارم که هر کدام در یکی از اپیزود‌ها روایتگر موقعیتی از جنگ هستند. در مجموع، نمایش تاکسیدرمی اثری ضدجنگ است؛ نگاهی دارد به ویرانی‌ها و تأثیرات جنگ بر انسان و جامعه، اما این نگاه را با ترکیبی از موقعیت‌های کمدی و لحظه‌های تراژیک بیان می‌کند. این تضاد میان خنده و تلخی، یکی از جذاب‌ترین بخش‌های کار برای من بود.

او درباره فرآیند کار گروهی و شکل‌گیری اجرا تاکید می‌کند: چیزی که ما را دور هم جمع کرد، متن بسیار قوی نمایشنامه بود. تیم ما از قبل سابقه‌ی همکاری مشترک داشت و همین رفاقت و شناخت متقابل، باعث شد در تمرین‌ها هم‌افزایی خوبی به‌وجود بیاید. فکر می‌کنم تماشاگر هم نتیجه‌ی همین هماهنگی و صمیمیت را روی صحنه حس می‌کند.

این بازیگر درباره چالش‌های بازی در چند نقش توضیح می‌دهد: وقتی بازیگر باید چند نقش را در یک نمایش ایفا کند، مهم‌ترین چالش تفکیک درست کاراکترهاست؛ این‌که هر نقش هویت مستقل خودش را داشته باشد. ما در تمرین‌ها با همکاری کارگردان و تعامل بین بازیگر‌ها تلاش کردیم این مرزبندی دقیق اتفاق بیفتد. در نهایت، قضاوت درباره‌ی موفقیت این تلاش با تماشاگر است.

نورایی درباره‌ی روند آماده‌سازی نمایش می‌گوید: برای آماده‌سازی تاکسیدرمی حدود دو ماه و نیم تا سه ماه تمرین کردیم. فضای کار بیشتر از آن‌که صرفاً حرفه‌ای و رسمی باشد، مبتنی بر رفاقت بود. همه‌ی اعضای گروه با هم جلو رفتند، و ایمان رمضانی با دلسوزی و انرژی بالا همه را هدایت می‌کرد. نتیجه‌اش برای ما رضایت‌بخش است، هرچند همیشه داوری نهایی با مخاطب است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->